(کاش یکی بود)
(کاش یکی بود)
آنچنان مست توبودم ، که ره میخانه فراموشم شد
خیره ماندم به در وجمال زیبای تودرذهن من است
روغنی نذرتوکردم ورفتم به حرم،ادا کنم،
غرق درعشق توبودم ، که تحفه ام یادم رفت
دست بردم که بگیرم دامن حضرت عشق
بین آن کوچه تورا دیدم وهوش سرم بازپرید
هر روزنام تورا بردم وعاشق تر ازپیش شدم
فاصله بین من توبود ، به اندازه یک گفت وشنود
بین حرف من تو کاش یکی کاتب بود
کاش میشد که باوربکنی ، حرف دیروزلیلی یادم رفت
محومیشود نوردیده ، زیرقطرات بلور
ابری شد آسمان و، قطرات باران یادش رفت
غ..ر..آ..